دیدارنیوز: خوانکارلوس گاریدو پیش از فرا رسیدن نیمفصل نخست از پرسپولیس جدا شد و این جدایی دلایل متعددی دارد.
قصه خوانکارلوس گاریدو و پرسپولیس خیلی زود به پایان رسید. پایانی غمانگیز برای داستانی که شروع شیرینی داشت و همین آن را غیرمنتظره و شوکهکننده جلوه میدهد. مرد اسپانیایی پس از تجربه سومین باخت طی چهار هفته اخیر لیگ، با درهای خروج مواجه شد و پس از ۱۸۰ روز، از هدایت پرسپولیس کنار رفت. اما چرا؟ گاریدو در این حدودا ۶ ماه مرتکب چه اشتباهاتی شد که عاقبتش به اینجا رسید و حتی نتوانست برف تهران را به چشم ببیند؟
تغییرات متوالی ترکیب
پرسپولیس تقریبا در اکثریت قریب به اتفاق ۲۰ بازی رسمیاش با هدایت خوانکارلوس گاریدو با تغییر یا تغییراتی نسبت به بازی قبل به میدان میرفتند. جابهجایی که گاها به واسطه در دسترس نبودن بازیکنان و مصدومیتشان صورت میگرفت، اما برخی اوقات مرد اسپانیایی به دلایل فنی و یا حتی غیرفنی تصمیم میگرفت تغییراتی در ۱۱ بازیکن اصلیاش ایجاد کند. اتفاقی که باعث میشد تیم، هماهنگی و یکپارچگیاش را از دست بدهد و از کیفیت فنی آن کاسته شود.
اختلاف با چند بازیکن
گاریدو، سرمربی سختگیر و جدیای بود. این را میشد در همان روزهای اول متوجه شد و خود بازیکنان نیز روی آن صحه میگذاشتند. در ابتدا همهچیز به ظاهر خوب و مسالمتآمیز پیش رفت، اما از اواسط نیمفصل نخست شاهد جرقههایی بودیم. چند بازیکن در برهههای مختلف از ترکیب و لیست کنار گذاشته شدند. ماجرا از نفراتی، چون یاسین سلمانی و سعید صادقی استارت خورد و در ادامه پای سروش رفیعی نیز به میان آمد. گاریدو نتوانست با نفراتش به درک متقابل برسد و روزبهروز اختلاف بین آنها بیشتر شد و وقتی در یک تیم بین بازیکن و مربی ناسازگاری به وجود بیاید، آینده و چشمانداز خوبی در کار نخواهد بود و بیاعتمادی ایجادشده بین طرفین، سرنوشت آن همکاری را تیرهوتار میکند.
برخورد تهاجمی با رسانهها
گاریدوی جدی و عبوس از همان روزهای شیرین آغازین نیز با رسانهها به مشکل خورد. ماجرای رفتنش به اسپانیا برای شرکت در یک کلاس مربیگری، شروع رسمی تنش بین گاریدو و خبرنگاران بود. رابطهای مملو از کدورت که تا پیش از مسابقه با مس رفسنجان ادامه یافت.
سرمربی ۵۵ سالهی حالا دیگر سابقِ پرسپولیس، چندین مرتبه درگیری کلامی با اصحاب رسانه پیدا کرد و همین مساله باعث شد تا چهره خوبی از او نزد این قشر ترسیم نشود. در سوی مقابل نیز برخورد رسانه با او گاهی آغشته به بیرحمی و همراه با منافع شخصی بود. در چنین وضعیتی عرصه برای متولد شهر والنسیا تنگ و تنگتر شد.
تمرکز روی کارهای بدنی
یکی از ایراداتی که به تیم تحت هدایت خوانکارلوس گاریدو وارد میشد، تمرکز بیش از حد آنها روی مسائل بدنی بود. بعضی از کارشناسان نیز به این قضیه اشاره داشتند و حتی شنیدهها از تمرینات این تیم گواه بر همین قضیه بود. سرخپوشان به صورت وسواسگونه روی مسائل بدنی کار میکردند و نتیجه آن مصدومیتهای پرتعداد و کیفیت نهچندان رضایتبخش در مسائل تاکتیکی بود. پرسپولیس در چند دیدار اصلا چهره یک تیم باطراوات را نداشت و به نظر میرسید بازیکنان سردرگم هستند و برنامه خاص و متنوعی برای باز کردن دروازه رقبا ندارند.
از ضربات ایستگاهی تا دریافت گل در دقایق ابتدایی
پرسپولیسِ گاریدو از هفته اول تا آخرین دیدار با ۲ مشکل بزرگ دستوپنجه نرم میکرد و چندین بار از آن زخم خورد. آنها هم در مصاف هفته اول برابر ذوبآهن و هم در پیکار با مس رفسنجان در هفته سیزدهم از روی ضربات ایستگاهی گل دریافت کردند و در هر ۲ مسابقه خیلی زود و در همان دقایق ابتدایی، عقب افتادند. این مشکلات در طول نیمفصل هم چندین بار دیده شد و کادرفنی نتوانست آنها را مرتفع کند. کمکم این نواقص تبدیل به یک مسئله روحی برای تیم شد و آنها با اعتمادبهنفس پایین در قبال آن رفتار کردند و طبیعتا نتوانستند برابر آن مقاومت خوبی داشته باشند.
حالا دیگر خبری از خوانکارلوس گاریدو نیست. شاید میشد رفتار و برخوردی استانداردتر با او داشت. او پس از پیروزی در داربی تبدیل به یک چهره فوقالعاده محبوب شد و اعتبار بیش از حدی دریافت کرد که احتمالا مستحق آن نبود. کمی بعدتر و با از راه رسیدن باختها و همچنین اختلاف با برخی از بازیکنان که در فضای مجازی حضوری مستمر داشتند، سناریو ۱۸۰ درجه تغییر کرد و خوانکارلوس به یک سرمربی بازنده تبدیل شد و کار تا جایی پیش رفت که دیگر امکان ادامه همکاری نبود. زمان مشخص خواهد کرد که آیا او مستحق زمان بیشتری بود یا باید در پایان هفته سیزدهم از کار برکنار میشد.
source