جوان آنلاین: وزیر تازهوارد ورزش ایدههای جذاب و دلفریبی دارد که از جمله آن هر تیم یک ورزشگاه است. بدون شک این ایده بسیار جالب توجه است و میتواند از بار مشکلات تیمها بکاهد، اما به شرط آنکه به معنای سنگ بزرگ نباشد و قابلیت اجراشدن داشته باشد.
هیچ اتفاقی برای باشگاههای فوتبال ایران به اندازه داشتن ورزشگاه اختصاصی قابل توجه نیست، اما این ایده چطور میتواند عملی شود، وقتی برکسی پوشیده نیست که تیمهای باشگاهی فوتبال ایران در همین یک مورد خاص، برای برگزاری بازیهای خود به شدت در مضیقه هستند، به گونهای که در همین چند هفته ابتدایی لیگ بیستوچهارم بارها و بارها شاهد حضور تیمها در شهرهای دیگر جهت میزبانی از حریفان خود بودهایم؛ اتفاقی که ثابت کرد ما در هر استان یک ورزشگاه استاندارد که قابلیت میزبانی بیقید و شرط از بازیهای لیگ را داشته باشد هم نداریم چه برسد به دو یا چند ورزشگاه! با این حساب چطور میتوان انتظار داشت ایده شیک و مجلسی وزیر ورزش در خصوص واگذاری یکساله ورزشگاهها به تیمها عملی یا به این اتفاق میمون حتی نزدیک شود؟
فوتبال ایران با وجود داشتن ورزشگاههایی، چون آزادی، تختی، نقشجهان، فولادشهر، یادگار امام تبریز و اراک، فولادآرهنا و غدیر اهواز هنوز نمیتواند به طور آبرومند و بیدغدغه در لیگنخبگان، قهرمانان سطح ۲ آسیا و بازیهای ملی از حریفان میزبانی کند و بیم آن میرود که در ادامه این مسیر، میزبانیهای تیمهای باشگاهی ایران گرفته شود. در چنین شرایطی مشخص نیست وزیر روی کدام ورزشگاهها حساب کرده که صحبت از هرتیم، یک ورزشگاه را به میان آورده است، آن هم در روزهایی که دردستتعمیربودن ورزشگاههای بزرگ و اسم و رسمدار ایران به مکافاتی جدی برای تیمها تبدیل شده است، هر چند در صورت عبور از این خان، باز هم نمیتوان خیلی به عملیشدن ایده جذاب و دلفریب هر تیم، یک ورزشگاه امیدوار بود چراکه فوتبال ایران در زمینه داشتن ورزشگاههای خوب و استاندارد به طور جدی در مضیقه قرار دارد و این مسئلهای نیست که بتوان کتمان یا انکارش کرد. برای نمونه میتوان به همین تهران اشاره کرد که دو تیم مطرح پرسپولیس و استقلال را دارد با هوادارانی میلیونی که نمیتوان تصمیم گرفت آزادی باید سهم کدام یک شود؟
یعنی با یک دودوتا چهارتای ساده پرواضح است که ایده جذاب وزیر ورزش قابلیت اجرا شدن ندارد، هر چند در صورت اجراشدن میتواند تأثیرات مثبت زیادی روی فوتبال باشگاهی ایران داشته باشد، اما اجراشدن این ایده نیازمند فراهمشدن زیرساختهایی است که مهیاکردن آن اصلاً کار سادهای نیست. برای اثبات این ادعا نیز میتوان به روند تعمیرات چند ورزشگاه مهم ایران طی ماههای گذشته اشاره کرد که اگرچه در راستای بالابردن سطح امکانات و زیرساختهای فوتبال ایران است، اما ماههاست فوتبال ایران را با چالشی جدی مواجه کرده است، به طوری که بیم گرفتن میزبانی ایران در بازیهای آسیایی (نخبگان و قهرمانان) را به طور جدی بیخ گوشمان احساس میکنیم و با این شرایط آیا میتوان به عملیشدن وعده هر تیم یکورزشگاه چندان امیدوار بود؟ پاسخ کاملاً روشن و واضح است؛ وقتی تعمیرات چند ورزشگاه کمر فوتبال ایران را اینگونه خم کرده، نمیتوان به محققشدن ایدههایی اینچنین دلفریب چندان امیدوار بود. حداقل نه تا زمانی که نمیتوانیم اوضاع را به خوبی مدیریت و برنامهریزی کنیم.
فاصله نظارت تا نمایش
حضور شبانه و سرزده وزیر ورزش در استادیوم آزادی برای نظارت بر عملکرد و روند کاری شیفت شب بازسازی این ورزشگاه اتفاقی تازه و جالب توجه بود چراکه آزادی و سایرورزشگاهها به دلیل عدمنظارت بر عملکرد و حفظ نگهداری کارشان به جایی رسیده است که امروز همه باهم در دست تعمیر قرار گرفتهاند، اما با نظارت سرزده و شبانه دنیامالی از روند بازسازی استادیوم آزادی که گفته میشود ۲۴ ساعته در حال بازسازی است، میتواند اهرم فشاری باشد برای آنکه حساب کار دست آقایان بیاید، به شرط آنکه این گونه بازدیدها صرفاً برای نظارت بر عملکرد بازسازی باشد و به عادتی نمایشی برای آقایان مسئول تبدیل نشود که در آن صورت سودی که در پی ندارد هیچ، میتواند اوضاع را پیچیدهتر هم کند. طبیعی است وقتی آقایان ادعا دارند شب و روز برای آمادهسازی ورزشگاه آزادی کار میکنیم، باید نظارتی بر عملکرد آنها وجود داشته باشد تا این ورزشگاه در زمان مقرر در اختیار تیمها قرار گیرد و مدام زمان رسیدن آن به بازیها تمدید نشود. شاید به همین دلیل هم باشد که بعد از ماهها زیردستتعمیربودن استادیوم آزادی و تأکید آقایان بر اینکه هیچ زمان دقیقی نمیتوان در خصوص مهیاشدن استادیوم آزادی برای میزبانی از بازیها اعلام کرد، تنها چند روز بعد از بازدید شبانه دنیامالی از روند کار شبانه در استادیوم آزادی، مهدی نصیبی، مدیر این مجموعه ورزشی از بهرهبرداری این ورزشگاه در آذرماه خبر میدهد؛ زمانی که تنها با نظارت دقیق است که میتوان مانع تمدید مجدد آن شد، هرچند بعد از بازدید شبانه وزیر از استادیوم آزادی، شاهد تکرار عینی این اتفاق از سوی مدیرکل ورزش استان تهران هم بودیم و جوادی هم درست شبانه به بازدید از ورزشگاه تختی پرداخت. حال آنکه دنیامالی به تازگی ریاست وزارت ورزش را به دست گرفته، اما جوادی تازهوارد نیست و جالب اینکه تا قبل از بازدید شبانه از استادیوم آزادی، چنین اقدامی نکرده بود، صدالبته که الگوبرداری از کار درست، قابل تقدیر است، به شرط آنکه این اتفاق قابل تقدیر به روندی نمایشی تبدیل نشود، اما آنچه باعث نگرانی در این زمینه میشود، تأکید مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران بر آمادهشدن ورزشگاه تختی تا دوهفته دیگر در اوایل شهریور ماه بود؛ اتفاقی که برخلاف وعده دادهشده رخ نداد، اما بعد از حدود ۲۰ روز، بار دیگر بر آن تأکید شده است.
جوادی درست نهم شهریور ماه بود که اعلام کرد ورزشگاه تختی تهران تا دو هفته دیگر مهیای برگزاری مسابقات لیگ برتر خواهد بود. بر این اساس، تختی باید ۲۳ شهریور وارد گردونه مسابقات میشد که این اتفاق رخ نداد و مدیرکل ورزش استان تهران چهار روز بعد از موعدی که وعدهاش را داده بود، بار دیگر تأکید کرد ۹۵ درصد آمادهسازی ورزشگاه تختی انجام شده و ۵ درصد باقیمانده هم تا دو هفته آینده آماده میشود. در حالی که با توجه به عدمتحقق وعدههای قبلی نمیتوان امید زیادی به محققشدن وعدههای جدید داشت. مگر آنکه نظارت بر عملکرد دستاندرکاران امر تعمیرات ورزشگاهها به صورت جدی و نه نمایشی انجام شود؛ نظارتی که ظاهراً دنیامالی بنای آن را گذاشته و حالا باید اندکی صبورانه به انتظار نشست و دید که وعده وزیر هم مثل وعدههای مدیرکل ورزش استان تهران است یا…
تفاوت فاحش در ورزشگاه شهرقدس
شرایط ورزشگاه شهدای شهرقدس به فاصله چند روز در دو بازی چنان فاحش بود که نگرانیهای بسیاری را ایجاد کرد. استقلال درست در همین ورزشگاه بود که از الغرافه قطر پذیرایی کرد؛ مصافی که با توجه به شرایط نامناسب ورزشگاه شهدای شهرقدس و اتفاقاتی که در روزهای قبل از برگزاری بازی رخ داده بود، بیم آن میرفت که لغو شود. در واقع هم الغرافه حق داشت از بازی کردن در این زمین ممانعت کند و هم ناظر بازی دلایل کافی داشت برای عدمبرگزاری آن، با وجود این، اما مصاف استقلال – الغرافه برگزار شد و اتفاقاً آبیپوشان بازی را با نتیجهای پرگل به سود خود خاتمه دادند، اما با وجود برتری قاطعانه استقلال هنوز هم نگرانیها به قوت خود باقی است، خصوصاً که چند روز بعد از مصاف آبیپوشان تهرانی برابر نماینده قطر در لیگ نخبگان، پرسپولیس در همین ورزشگاه میزبان آلومینیوم اراک بود، اما در عین ناباوری در این دیدار خبری از تاریکی قابل توجه پشت دروازههای دو تیم نبود. شرایطی که در مصاف آسیایی استقلال به شدت قابل مشاهده و این سؤال را ایجاد کرده بود که چطور ناظر کنفدراسیون فوتبال آسیا با وجود این شرایط اجازه برگزاری بازی را داده است!
نمیتوان پذیرفت که مسئولان فوتبال ایران توانسته باشند به روشهای نامتعارف رضایت ناظر AFC را برای برگزاری بازی جلب کنند چراکه تصاویر تلویزیونی گویای همه چیز بود. این چشمپوشی بر اشکالات و ایرادات ورزشگاه شهدای شهرقدس میتوانست برای ناظر بازی دردسرساز شود، اگر چشم خود را به روی آنها میبست، ضمن اینکه این مشکلات میتوانست نارضایتی و شکایت حریف قطری را به دنبال داشته باشد، اما هنوز هیچ کس نمیداند ناظر کنفدراسیون فوتبال آسیا چه گزارشی از این بازی و شرایط ورزشگاه شهدای شهرقدس رد کرده و آیا گزارش او در ادامه دامان فوتبال ایران را میگیرد یا نه.
در هر صورت، اما شرایط متفاوت نور ورزشگاه در دو دیداری که تنها به واسطه چند روز (لیگ نخبگان آسیا و لیگ برتر ایران) برگزار شد، مسئلهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذاشت. کاهش نور در بازی استقلال میتواند به دلیل عدممشاهده مشکلات و ایرادات ورزشگاه باشد، اما بدون شک این ترفندی نیست که بتوان برای هر بازی روی آن حساب کرد؛ خصوصاً که ناظر بازی استقلال نیز ایرادی جدی به نور پروژکتورها گرفته بود؛ ایرادی که در بازی پرسپولیس مقابل آلومینیوم کاملاً برطرف شده بود، اما یک میزبانی دیگر در لیگ نخبگان نشان میدهد آیا کاهش نور در بازی با استقلال یک اشکال زیرساختی بوده یا ترفندی غیرحرفهای که شاید در یک بازی جواب داده باشد، اما نمیتوان به آن دل بست که میتواند در یک میزبانی دیگر دردسرساز شود! مگر آنکه آقایان از شرایط رخداده (میزبانی سرخابیها از لیگ نخبگان) استفاده کامل را برای تجهیزکردن ورزشگاه شهدای شهرقدس و برطرف کردن ایرادها و اشکالات آن استفاده کنند. در غیر این صورت مشخص نیست ناظر بعدی هم نرمش ناظر بازی استقلال – الغرافه را داشته باشد؛ ناظری که اگر چه اجازه برگزاری بازی را داد، اما هنوز مشخص نیست در نامه اعمال ورزشگاه شهدای شهرقدس چه گزارشی را به رشته تحریر درآورده است!
source