جوان آنلاین: خشونت در ورزش ایران به شدت در حال رشد است، آنهم به شکلی زشت و تأسفبار، بهطوریکه تنها چند روز بعد از انتشار تصاویری از نزاع دستهجمعی و چاقوکشی در خلال برگزاری مسابقات کشتی فرنگی جوانان استان فارس، درگیری شدیدی در لیگ بسکتبال اتفاق افتاد که پای نیروهای انتظامی را هم وسط کشید. خبر کتککاری در لیگ برتر والیبال هم نقل محافل ورزشی شد. سه اتفاق تأسفباری که تنها در حد فاصل یک هفته رخ داد تا وخامت اوضاع را به رخ بکشد.
البته این تنها درگیریهای رخ داده امسال نبود و از ابتدای سال جاری بارها و بارها شاهد صحنههای متعدد درگیری در جریان مسابقات مختلف فوتبال، فوتسال، کشتی، بسکتبال و والیبال بودیم که آخرین آن چهارشنبه هفته گذشته در جریان بازیهای هفته نوزدهم لیگ برتر والیبال و دیدار دو تیم پاس گرگان و شهرداری ارومیه رخ داد.
سهم مربیان و بازیکنان
رحمان تقیزاده، کاپیتان تیم والیبال پاس گرگان بر این باور است که حریف، تماشاگران این تیم را تحریک کرده است. کوهساریان، مدیر رسانهای تیم والیبال پاس گرگان نیز صراحتاً میگوید که دو بازیکن شهرداری ارومیه ماجرا را آغاز کردند. سنگدوینی، سرمربی تیم پاس گرگان مدعی لگدپراکنی و فحاشی بازیکن حریف است، اما با ریختن بتادین روی صورت خود قصد دارند ماجرا را طور دیگری جلوه دهند. حال آنکه عبدالرضا علیزاده، سرمربی شهرداری ارومیه با رد این ادعا میگوید: «اینکه چشم جواد حسینآبادی هشت بخیه خورده و کارش به پزشکی قانونی کشیده هم دروغ است؟ با عکس شاید بتوان سر مردم را کلاه گذاشت، ولی با پزشکی قانونی هم میشود این کار را کرد؟» مسئله، اما این نیست که چه کسی دعوا را آغاز کرد و چه کسی با تحریک هواداران و بازیکنان باعث شد کار به درازا کشیده شود. مسئله اینجاست که چرا باید مربیان و بازیکنان دو تیم حرفهای چنان به جان هم بیفتند که شاهد تحریک و واکنش هواداران و رخ دادن اتفاقات ناگوار و تلخ باشیم؟ آیا کسب نتیجه به واسطه رخ دادن چنین درگیریهایی ارزش دارد؟! بیشک انتظار میرود در صورت واکنشهای غیرمنتظره از سوی تماشاگران در مصافهای حساس، بازیکنان و مربیان با آرام کردن فضا شرایط را برای ادامه کار مهیا کنند. مسئله عجیبی نیست اگر هواداران حاضر در ورزشگاه و سالنهای ورزشی به دلیل حساسیتهای بازی گاهی واکنشهای تندی علیه رقیب از خود نشان دهند، اما در چنین شرایطی بازیکنان و مربیان برای آرام کردن آنها پا پیش میگذارند، نه اینکه خود با دمیدن در آتش این حواشی باعث بیخ پیدا کردن کار شوند!
فرهنگ اعتراض
شاید مشکل این است که نه جنبه باخت داریم و نه فرهنگ اعتراض! اما اگر قرار باشد با هر باختی به جان یکدیگر بیفتیم که دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود. درست است که گاهی باختها به واسطه ناداوریها و اشتباهات رقم میخورد، اما حتی در آن صورت هم نباید برای احقاق حق خود یا نشان دادن اعتراض به جان یکدیگر بیفتیم. این نحوه بیان اعتراض و دلخوری هیچ مناسبتی با روح ورزش ندارد و تمام ورزش در بردن و نتیجه گرفتن خلاصه نمیشود. در واقع ورزشکاران به همان اندازه که برای بالا بردن سطح کیفی خود تلاش میکنند باید روی مسائل اخلاقیشان هم کار کنند. مسئلهای که، اما سالهاست در ورزش ایران به دست فراموشی سپرده شده، به همین دلیل است که هر هفته شاهد رخ دادن اتفاقاتی فاجعهبار در مسابقات مختلف هستیم، از کشتی، والیبال و بسکتبال گرفته تا فوتبال و فوتسال.
اهمیت برخوردهای انضباطی
بیتردید، اما آنچه باعث ادامهدار شدن اینگونه خشونتها در جریان مسابقات مختلف میشود، عدم برخورد درست با متخلفان است. هرچند در آخرین مورد (بازی شهرداری گرگان- شهرداری ارومیه) سازمان لیگ و فدراسیون والیبال خیلی سریع با صدور اطلاعیهای از محرومیت تماشاگران گرگانی و اشد مجازات برای مسببان و خاطیان جنجال رخ داده در این دیدار خبر دادند و تقوی، رئیس فدراسیون والیبال نیز مدعی شده بیملاحظه حکمی متفاوت میدهیم. اما بیشک اگر قوانین تا به امروز سفت و سخت اجرا شده بود شاهد تکرار آن نبودیم. براساس اعلام سازمان لیگ این دیدار ناتمام اعلام شد و تماشاگران پاس به دلیل ورود به زمین تا اطلاع ثانوی و تشکیل کمیته انضباطی از حضور در سالن مسابقه محروم هستند و تقوی نیز از رئیس کمیته انضباطی خواسته بدون هیچ مماشاتی همه را به یک چشم نگاه کند: «مطمئن هستم پس از صدور احکام این اتفاق، هواداران تیمهای ارومیه و گرگان شروع به تخریب فدراسیون خواهند کرد، ولی ما هیچ ملاحظهای نخواهیم کرد. مصلحت والیبال این است که اگر کسی از تلویزیون، والیبال میبیند، شاهد یک رویداد ورزشی – فرهنگی باشد. هر کسی در اتفاق گرگان به هر اندازه مقصر بوده باید مؤاخذه شود. باید یکبار برای همیشه تکلیف اینگونه ماجراها را مشخص کنیم.» البته این نخستین بار نیست شاهد چنین صحبتهای قاطعانهای هستیم، اما باید دید آیا به راستی یکبار برای همیشه آقایان در کمیته انضباطی تصمیم سفتوسختی خواهند گرفت یا نه.
source