مهلت ثبتنام کاندیداهای شرکت در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال تمام شد و حالا پنج نفر (تاج، بهاروند، کفاشیان، عزیزیخادم و عابدینی) برای رقابت در این انتخابات منتظر هستند تا صلاحیتشان تأیید شود؛ پنج نفر امتحان پس داده که تا دلتان بخواهد فوتبال از دوران مدیریتشان ضربه خورده است و میخورد!
اما در میان تمام اظهار نظرهای این پنج نفر بعد از ثبتنام و در میان تمام ادعاهایی که برای سروسامان دادن به وضعیت فاجعهبار امروز فوتبال مطرح کردهاند، یک اظهار نظر خیلی جالب بود. یکی از کاندیداها در پاسخ به حضور احتمالی علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی در انتخابات عنوان کرد: هنوز اینقدر بیچاره نشدهایم که دبیر بیاید.
خب بستگی دارد که بیچارگی را چگونه تعریف کنیم. اصلاً باید از این کاندیدای محترم پرسید که بیچارهتر از این هم مگر ممکن است. اتفاقاً فوتبال از دست شما و امثال شما بیچاره شده است. فوتبالی که فساد و تخلف از سر و کول آن بالا میرود. فوتبالی که بدیهیترین فاکتورهای حرفهای بودن را ندارد و فوتبالی که دستش تا آرنج در جیب مردم و بیتالمال است و سیر هم نمیشود. بیچارهتر از این میخواهید. اتفاقاً شاید لازم بود برای نجات فوتبال از این همه بیچارگی یک غیرفوتبالی پا پیش بگذارد و انتخاب شود تا فوتبال را از دست امثال شما نجات دهد. سابقهاش را داشتهایم، لازم نیست راه دوری بروید از علی کفاشیان بپرسید، به شما خواهد گفت بهترین رئیس فدراسیون فوتبال بعد از انقلاب چه کسی است. این را حتی در برنامه تلویزیونی هم گفت.
اصلاً ماندهایم که این همه غرور و نخوت از کجا میآید. فوتبالی که یادمان نمیآید آخرین بار کی برای ورزش ایران افتخارآفرینی کرده است چرا باید آدمهایش اینقدر مغرور باشند. اصلاً به خاطر همین خودبزرگبینی امثال همین پنج نفر است که فوتبال به این بیچارگی رسیده، خود همین جناب که مدعی است فوتبال جای دبیر نیست و باید برود، دنبال زیر خم گرفتن، در کارنامه ریاستش بر فوتبال سابقه حذف یکی از برترین تیمهای ملی فوتبال ایران با هدایت استانکو و بازیکنانی، چون علی دایی، پیوس و قلعهنویی از گردونه بازیهای آسیایی را دارد، حالا با غرور و نخوت میگوید هنوز بیچاره نشدهایم. بیچارگی از نظر شما یعنی چه؟
این جماعت امتحان پسداده دوباره برگشتهاند. برگشتهاند تا فوتبال بیچارهتر از قبل شود. فوتبال بیچاره است، چون گرفتار یک دور باطل شده؛ گرفتار مدیرانی که دل نمیکنند و نمیروند، چون میدانند فوتبال بیتالمال را دارد برای خرج کردن و تاراج و کسی هم نمیتواند بگوید بالای چشمتان ابروست و لازم نیست بابت تخلفات و فسادشان به جایی پاسخ دهند. نمونهاش همین رئیس کنونی مگر بابت «ویلموتس گیت» به کسی پاسخ داد؟ پرونده فساد مس رفسنجان هنوز مفتوح است، اما متخلفان آن آزادانه به ریش همه میخندند. خب پس چرا باید توقع داشته باشیم این جماعت از فوتبال دل بکنند؟ فوتبال اینقدر درگیر این دور باطل شده که حتی مدیر متخلف باشگاهی که سابقه نقد کردن چندباره یک چک را دارد، به خود اجازه میدهد مدعی شود میتواند آن را نجات دهد! همین یک قلم برای بیچارگی فوتبال کافی است.
فوتبال حالا منتظر است در ادامه بیچارگی خود یکی از این پنج نفر پشت میز ریاستش بنشیند ولیای کاش همه اینها باهم کنار میرفتند تا شاید حداقل یکی میآمد و فوتبال را از بیچارگی درمیآورد؛ یکی که حتماً هم لازم نیست از فوتبال باشد ولی درد فوتبال را بفهمد؛ یکی که بتواند فوتبال را از این بیچارگی که امثال این پنج نفر نصیبش کردهاند نجات دهد. فوتبالی باشد یا نباشد مهم نیست. اسمش هر چه میخواهد باشد. فقط یکی مثل اینها نباشد. فوتبال ایران با هیچکدام از این پنج نفر به هیچ جا نخواهد رسید که اگر قرار به درست شدن بود، پیش از این شده بود، پس منتظر بیچارهترشدن فوتبال میمانیم.
source