این بلبشوی جعلی که برای انتخابات فدراسیون فوتبال راه افتاده، چنان بی‌اعتبار و سرد است که حتی فاش‌گویی درباره‌ پرونده‌های تخلفات هرکدام از نامزد‌ها داغش نمی‌کند و حتی ارزش خبری هم به آن نمی‌دهد. شایعه‌ ثبت‌نام علیرضا دبیر هم به طنز بی‌مایه‌ این انتخابات می‌افزاید.

تاج، کفاشیان، بهاروند یا عزیزی‌خادم، چه تفاوتی دارد که کدامیک رئیس فدراسیون باشد؟ محمد محمدی هم در انتخابات ثبت‌نام کرده درحالی‌که چهار سال پیش علی کریمی ۹ رأی در مجمع داشت و محمدی اگر کسی در مجمع با انتخابات شوخی داشته باشد، شاید به یاد دوران دروازه‌بانی‌اش یک رأی نمادین به او دهد.

چهره‌هایی که رقابت اصلی را می‌سازند، هرکدام بدون حتی یک ایده و بدون نشانی از خلاقیت در مدیریت، دورانی را در همین فدراسیون گذرانده‌اند. حتی عابدینی، دلال میدانی انتخابات نیز نقش تازه‌ای ایفا نمی‌کند و پیش‌تر به چنین موقعیت نازل و منفعت‌طلبانه‌ای تن داده است. این‌ها حتی از تعریف یک نقش تازه عاجزند.

در ساختار مدیریت ورزشی ایران، حرّافی درباره‌ استقلال فدراسیون‌ها یک سراب است و بحث درباره‌ اینکه اصلاح اساس‌نامه می‌تواند روندی را در فدراسیون تغییر دهد، همیشه بیهوده بود. فیفا با اصلاح اساس‌نامه و آیین‌نامه انتخابات اگرچه سال‌ها مجادله با دولت‌های وقت، وزارت ورزش و فدراسیون را نمایش داد، اما ترکیب صاحبان رأی در مجمع همچنان می‌تواند انتخابات را تحت کنترلی دست پایین اجرا کند. تعداد هیئت‌های فوتبال با توجه به پرشماربودن استان‌ها در ایران، آرای کسانی را در انتخابات سرنوشت‌ساز می‌کند که نقشی در همین تکاپوی فرضی و حداقلی فوتبال برای تحول و رشد ندارند. آن‌ها کارمندان فدراسیون در استان‌ها هستند و از یک حق رأی تمدید فرصت شغلی چهارساله خود را تضمین می‌کنند. فارغ از این کنترل دست پایین اگر نیاز به تحمیل یک گزینه به مجمع باشد نیز نهاد تحمیل‌کننده کار ساده‌ای برای نفوذ به مجمع دارد.

در چنین اتمسفری است که این روز‌ها کسی دل‌ودماغ دنبال‌کردن فرمایشی‌ترین انتخابات ورزشی ایران را ندارد و مطمئن است که در فدراسیون هیچ هوای تازه‌ای دمیده نخواهد شد.

source

توسط tehruntime.ir